میدانی چیست؟
خیلی وقت است دلم حسرت داشتنت را میخورد
تقصیر تو نیست
خدایااااااااااااااااا
با تو ام
دست بردار از این لج بازی های هر روزه
کمی لبخند هم سهم من کن
خسته ام
به جان تو
به جان تمام نداشته هایم
دلم یک دریا گریه کم دارد
و دستان تو
آرزو
از ته دلم خواستمت
با تمام وجود
اما انگار این دنیا نه ببخشید این خدا....
بگذریم...
کفر میگویم نه؟
دلم یک جای دنج میخواهد تنها همین
این انتظارها کم طاقتم کرده اند
اعصابم پر از تشویش است
و گوشم
از صدای پاهای خیالی ات پر
ببین مرا
سایه ای تو خالی!!!!
خسته ام خسته ....